– ستادههای استفاده شده در این تحقیق شامل:
Y1= کل تسهیلات مشتریان
Y2= دارائیهای سودآور
Y3= ارقام ترازنامه اختتامی
بر پایه این مطالعات، متوسط کارایی هزینه در دوره ۱۹۹۲- ۲۰۰۰ در حدود ۹۵% بود و متوسط کارایی فنی ۶۶% میباشد.
نتایج نشان میدهد که بانکهای اسلامی بیشترین کارایی را در سود و هزینه دارا هستند. در حالی که بانک سرمایهداری از نظر کارایی سود و هزینه در حداقل هستند. از نظر اندازه دارایی بانک، به نظر میرسد که بانک با اندازه بزرگتر، کاراتر هستند. از نظر جغرافیایی نیز، بحرین از نظر کارایی هزینه و سود در حداکثر و اردن در حدأقل قرار دارد.
مارتین مکس در رساله خود کارایی فنی صنعت بانکداری ایران و عوامل مؤثر بر کارایی فنی این صنعت را مورد مطالعه قرار داد. برای این کار روش تابع مرزی تصادفی به کار گرفته شده است. مدلهای مورد استفاده در این تحقیق، مدل ناکارایی متغیر با زمان یتیس و کولی (۱۹۹۲) و مدل ناکارایی بتیس کولی (۱۹۹۵) میباشد. دادههای مورد بررسی آماری و ارقام ده بانک کشور برای دوره زمانی۷۶-۱۳۶۷ است. در تابع تولید مورد تخمین، حجم تسهیلات اعطایی به بخش خصوصی، ستاده بانک و تعداد کارکنان، دارائیهای ثابت، حجم سپردههای قرضالحسنه، سرمایهگذاری و سایر سپردههای بخش خصوصی همراه با زمان نهادههای بانک میباشد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که کارایی فنی صنعت بانکداری ایران با استفاده از مدل ۱ (نهاده مدار) ۸/۷۹% و طبق مدل ۲ (ستاده مدار) ۳/۷۸% میباشد. در ضمن به نظر میرسد کارایی فنی رابطه مستقیمی با نوع بانک، ابعاد بانک و نسبت شعب مستقر در تهران دارد و همچنین با نسبت تسهیلات اعطایی در قالب مضاربه و مشارکت مدنی و بکارگیری نیروی کار با تحصیلات حداقل لیسانس رابطه معکوس دارد (صنوبر و حسنعلیپور، ۱۳۸۴).
۲-۸-۱) انواع کارایى
الف) کارایی فنی:
کارایی فنی نشان دهنده میزان توانایی یک بنگاه برای حداکثرسازی میزان تولید با توجه به منابع و عوامل تولید مشخص شده است. به عبارت دیگر میزان توانایی تبدیل ورودیهایی مانند نیروی انسانی، ماشینآلات و … به خروجیها، در مقایسه با بهترین عملکرد، توسط کارایی فنی سنجیده میشود.
ب) کارایی تخصیصی:
این نوع کارایی بر تولید بهترین ترکیب محصولات با استفاده از کم هزینهترین ترکیب ورودیها دلالت میکند. در ادبیات روش تحلیل پوششی دادهها، میزان تخصیص بهینه عوامل تولید با توجه به قیمتهای نسبی درجه کارایی تخصیصی را نشان میدهد. کارایی تخصیصی به یک عامل برونزا یعنی قیمت نهادهها بستگی دارد و با تغییر قیمتهای نسبی تغییر پیدا میکند.
ج) کارایی اقتصادی:
کارایی اقتصادی عبارتست از نسبت میزان محصول قابل استفاده به نسبت میزان منابع تولیدی که برای تولید آن محصول به کار رفته است. قابل استفاده بودن محصول و یا ارزش آن در جامعه به وسیله پول تعیین میگردد. کارایی اقتصادی به ترکیب کارایی فنی و تخصیصی نیز اطلاق میشود. یک سازمان در صورتی از نظر اقتصادی کارا خواهد بود که از نظر فنی و تخصیصی کارا باشد. کارایی اقتصادی از حاصل ضرب امتیاز کارایی فنی و تخصیصی به دست میآید.
د) کارایی ساختاری:
کارایی ساختاری یک صنعت از متوسط وزنی کارایی شرکتهای آن صنعت به دست میآید. با استفاده از معیار کارایی ساختاری میتوان کارایی صنایع مختلف با محصولات متفاوت را مقایسه کرد.
ه) کارایی مقیاس:
کارایی مقیاس یک واحد از نسبت «کارایی مشاهده شده آن» واحد به «کارایی در مقیاس بهینه» به دست میآید. هدف این کارایی، تولید در مقیاس بهینه میباشد (طلوعی اشلقی و حسینی خضری، ۱۳۸۶).
روشهای سنجش کارایی به شیوه نوین از مطالعه فارل[۱۶] (۱۹۵۷) آغاز شد که با الهام گرفتن از دبرو و کوپمانز[۱۷] (۱۹۵۱) تعریف سادهای از کارایی شرکتها ارائه نمود. او کارایی هر شرکت را به دو جزء کارایی فنی[۱۸] و کارایی تخصیص[۱۹] تجزیه نموده و ایده خود را با نگرش نهادهای[۲۰] و با فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس برای اندازهگیری کارایی بخش کشاورزی ایالات متحده آمریکا به کار برد. بر اساس تعریف ارائه شده توسط فارل، کارایی فنی توانایی هر شرکت را در به دست آوردن حداکثر محصول از مقادیر مشخصی از نهادهها و کارایی تخصیص توانایی هر شرکت را در استفاده از نهادهها با نسبتهای بهینه به ازای قیمتهای نسبی مشخص آنها نشان میدهد. مبانی تحلیل کارایی فارل در نمودار (۲-۱) نشان داده شده است:
این نمودار حالتی را ترسیم مینماید که در آن یک شرکت، دو نهاده x1 و x2 را برای تولید محصول Q مورد استفاده قرار میدهد. QQ منحنی تولید همسان[۲۱]یا مجموعه ترکیبات کارای نهادهها میباشد که سطح محصول Q را تولید مینمایند. نقطه Zکاراترین نقطه تولید هم از نظر حدأقلسازی مقادیرکل نهادهها برای محصول Q (کارایی فنی) و هم از لحاظ حدأقلسازی هزینه استفاده از نهادهها بر حسب قیمتهای نسبی مشخص آنها (کارایی تخصیص) میباشد. اگر شرکت مورد نظر در نقطه P فعالیت نماید، مقدار کارایی فنی آن معادل (OC÷OP) خواهد بود. با توجه به این که مقدار این نسبت کمتر از یک میباشد، لذا شرکت مزبور به لحاظ فنی غیر کارا در نظر گرفته میشود. کارایی تخصیص شرکتی که در نقطه P فعالیت مینماید از نسبت (OB÷OP) به دست میآید.
با توجه به این که مقدار این نسبت کمتر از یک میباشد، لذا شرکت مزبور به لحاظ تخصیص نیز غیرکارا میباشد. روش پیشنهادی فارل برای اندازهگیری کارایی شرکتها، با توجه به فروض محدود کنندهای که به همراه داشت، کاربرد عملی چندانی نیافت تا این که با انتشار مقاله چارنز، کوپر و رودز[۲۲] در سال ۱۹۷۸ اندازهگیری عملی کارایی با استفاده از روشهای برنامهریزی خطی (تحلیل پوششی دادهها) امکانپذیر گردید. روش تحلیل پوششی دادهها یک روش ناپارامتری میباشد، یعنی شکل تابعی خاصی را برای توابع مرزی نظیر روشهای پارامتری در نظر نمیگیرد و با استفاده از روشهای برنامهریزی خطی، بهترین مرز را برای مشاهدات موجود در نمونه، برآورد مینماید. نقص اندازهگیری کارایی با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها در این است که این روش تمام انحرافات از مرز را به عنوان عدم کارایی در نظر گرفته و وزنی برای تکانههای تصادفی قائل نمیگردد (احمدی، ۱۳۸۴).
۲-۸-۲) راهکارهای بهبود کارائی نسبی در سازمانهای خدماتی
برای شناخت بخش خدمات باید ابتدا «خدمت» را شناخت. «خدمت» یعنی کالایی اقتصادی و غیرفیزیکی که شخص، بنگاه یا صنعت برای استفاده دیگران تولید کرده است و هر بنگاهی که محصول آن، کالایی غیرمرئی و غیرملموس باشد. به عنوان یک بنگاه خدماتی شناخته میشود. بخش خدمات بسیار گسترده بوده و معمولاً در برابر بخش تولید مطرح میشود. این دو بخش شالوده اقتصاد هر کشور را تشکیل میدهند. به طور سنتی چند ویژگی در مورد خدمات ذکر میکنند که آنها را از کالاها و محصولات فیزیکی (خروجیهای بخش تولید) تفکیک میکند. این ویژگیها عبارتند از:
– در خدمت یک تجربه یا محصول نامشهود و غیرفیزیکی ارائه شده و به فروش میرسد؛
– خدمات قابلیت ذخیره شدن ندارند؛
– خدمت از ذینفــع آن جداییپذیر نبوده و نمیتواند مورد داد وستد جدید واقع شود؛
– بین ارائه خدمت و مصرف آن، فاصله زمانی وجود ندارد؛
– خدمت به عنوان یک محصول از فرآیند آن قابل تمیز نیست.
بنابراین، مشاهده میشود که خدمت، ماهیتی متفاوت از کالا دارد و همین تفاوت در ماهیت باعث شده است که مطالعه آن قدری پیچیده باشد.
به صورت تئوریک، تعریف کارائی در بخش خدمات همانند کارائی در بخش تولید بوده و عبارت از نسبت خروجی (ستانده) به ورودی (نهاده) و نحوه استفاده صحیح و بهینه از ورودی است. اما مشکل اصلی در سنجش کارائی خدمات در عمل، نحوه تعریف و اندازهگیری خروجی نهایی است. بسیاری از سازمانهای خدماتی فاقد خروجی ملموس و فیزیکی هستند. لذا تعریف خروجی، معیارها و شاخصهای اندازهگیری خروجی در بخش خدمات از پیچیدگی بیشتری نسبت به بخش تولیــــــد و صنعت (که خروجی آنها به صورت کالا و محصولات فیزیکی است) برخوردار بوده و نیازمند دقت و کنکاش بیشتری است.
از سوی دیگر، هرنوع خدمت دارای خصوصیات و مسیر حرکت مجزا و مخصوص به خود بوده و اهداف، مقاصد و روشهای هر یک با دیگری متفاوت است. لذا معیارهای کارائی در خدمات مختلف، متفاوت است (محبوبی، ۱۳۸۲).
عملکرد بخش خدمات بر کارائی بخش تولید تأثیر میگذارد. از سوی دیگر هر دو بخش به هم وابسته بوده و خروجی یک بخش، ورودی بخش دیگر است. مطالعات انجام شده، نشان میدهد که بخش تولید حدأقل به میزان ۲۵% به بخش خدمات وابسته است. لذا حتی برای بهبود کارائی بخش تولید لازم است که کارائی بخش خدمات افزایش یابد. بنابراین، بهبود کارائی در بخش خدمات، موضوعی کاملاً جدی است. پیش نیاز بهبود کارائی در بخش خدمات، اندازهگیری کارائی است. بــا اندازهگیری کارائی در بخش خدمات، میتوان سطح کارائی و اثربخشی را بهبود داد که در نتیجه منجر به بهبود بهرهوری میگردد. برای اندازهگیری کارائی باید نواحی بهبود کارائی را شناسایی کرده و انعطافپذیری عملیاتی را از نظر به کارگیری فرآیند و نیروی انسانی، تقویت کرد. اندازهگیری کارائی باید هم در سطح افراد و هم در سطح سازمانی باشد. در سطح سازمانی، اندازهگیری کارائی باید شامل مراحل زیر باشد:
۱- شناسایی خدمات اصلی سازمان مربوطه؛
۲- تعیین شاخصهای کارایی: شاخصها باید مبتنی بر خدمات اصلی فروخته شده توسط سازمان باشد. بهتر است برای هرنوع خدمت، شاخصهای مختلفی تعریف شود. در تعیین شاخصها نیز باید به نکات زیر توجه کرد:
– اطلاعات مورد نیاز در دسترس بوده و جمعآوری آن آسان باشد؛
– شاخصهای انتخابی باید شفاف بوده و فهم آن آسان باشد؛
– در شاخصها از متغیرهای هزینه، کیفیت و زمان استفاده شود.
۳– جمعآوری اطلاعات (اطلاعات خدمت اصلی باید مرتباً جمعآوری شود)؛
۴- ارزیابی کارائی جاری. هر ساله باید دادهها جمعآوری شده و مرتباً ارزیابی شوند. در ارزیابی باید رئیس سازمان و کارمندان مشترکاً همکاری کنند. اگر احساس شود که کارائی در حال کاهش است، لازم است دلایل این امر بررسی شده و اقدامات اصلاحی انجام شود.
اندازهگیری کارائی فردی باید در مراحل زیر انجام شود:
۱- تعیین خدمت انجام شده توسط فرد مورد نظر؛
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |