دوست دارید که حال خوب داشته باشید؟
مدام از خودتان می‌پرسید که چرا حال‌تان بد است و باید چه کار کنید که حال‌تان خوب بشود؟
می‌خواهید از راز و رمزهای چنین اتفاقی خبردار بشوید؟

قبل از هر چیزی، بهتر است بدانید که حال خوب یک هدف نیست، یک نتیجه است. درست مثل ثروت؛ که خودش یک هدف نیست، بلکه دستاورد و یک نتیجه است که از کارهای دیگر به دست می‌آید. در واقع حال خوب را می‌توان تشخیص داد؛ اما نمی‌توان دنبال کرد؛ چرا که باید حاصلی از کارها و نتایج و مسیرهای دیگر باشد.

احتمالاً الان می‌پرسید که چه کار کنیم تا حال‌مان خوب باشد و حال خوب داشته باشیم؟ این می‌شود یک سئوال درست و حسابی. برای رسیدن به پول، شما باید کارهایی را انجام بدهید و عادت‌هایی را داشته باشید که عملاً ثروت‌آفرین باشند. در مورد حال خوب نیز شما باید کارهایی را انجام بدهید و عادت‌هایی را داشته باشید که عملاً حال خوب را در شما ایجاد کنند.

پس اگر در دوره و زمانه‌ای که حال بد، ارزان‌تر از هوا و رایج‌تر از نان شده است، می‌توانید به این چند کار و عادت و رویه‌ای که اشاره می‌کنیم، فکر کنید؛ تا بعد از آن حال خوب برای شما اتفاق بیفتد.

 

۱ » مراقب ورودی‌ها باشید

همان‌طور که مراقب ورودی‌های معده‌تان هستید تا بدن سالمی داشته باشید، مراقب ورودی‌های گوش و روان‌تان هم باشید. این روزها غر زدن و منفی‌بافی، اول و آخر بیشتر کلام‌هاست. ما نمی‌گوییم کلا نسبت به دنیای اطراف‌تان بی‌تفاوت باشید،‌ اما وقتی که لزومی ندارد، سعی کنید بی‌خیال موارد منفی باشید؛ برای حال خوب این یک اصل اساسی است.

 

۲ » درویش‌مسلک بودن

زیاد دنبال پست‌های سازمانی و ظاهری بودن، گاهی ممکن است حال و روز شما را به هم بریزد. پس نیازی نیست دنبال این جور موارد باشید. بهترین کار آن است که برای خودتان کسب و کاری راه بیندازید. یا این‌که کارهایی را که در شرکت و سازمان و ارگان‌تان لازم است، انجام بدهید؛ بعدش را به خدا بسپارید و راحت باشید. این راحتی، می‌تواند تولید حال خوب برای شما بکند.

 

۳ » به پول بچسبید، اما نه زیاد…

البته که پول چیز خوبی است و کسانی که می‌گویند پول بد است، دچار مشکل فکری هستند. پول، به شما امکانات بیشتری می‌دهد. اما دقت کنید که قرار نیست ما به هر قیمتی که شده،‌ پولدار شویم. به این منظور قطعاً باید کتاب بخوانید و برنامه‌ریزی کنید و …، اما باید دقت داشت که ثروتمند شدن به چه قیمتی اتفاق می‌افتد! قرار نیست به هر قیمتی که شده،‌ ثروتمند بشوید و حال خوب‌تان را خراب کنید.

 

۴ » با خودتان خوب حرف بزنید

خودگویه‌ها، یعنی این‌که چطور در طول روز داریم با خودمان صحبت می‌کنیم. این خودگویه‌ها خیلی اثرات خوبی در حوزه حال خوب دارند. یعنی اگر طرز صحبت کردن‌مان با خودمان بد باشد، طبیعی است که حال‌مان هم بد خواهد بود. در غیر این صورت باید به حال خوب سلام کرد.

شما تنها کسی هستید که هر روز را با خودتان سر می‌کنید و این گفتگوی درونی که با خودتان دارید از هر شخص دیگری مهم‌تر است؟

 

۵ » فرار از تخریب‌گری

نه کسی را تخریب کنید و نه به دیگران اجازه بدهید که در حضور شما کسی را تخریب کنند. یعنی از شایعه‌سازی و غیبت و … دوری کنید. این‌ها، اول و آخر هر حال بدی هستند. در واقع تخریب دیگران در قالب شایعه و سخن‌پراکنی و …، نوعی سم است که وارد روان شما شده و مدام جریان پیدا کرده و حال‌تان را بد می‌کند.

 

۶ » چیزی را به خود نگرفتن

به گفته دون میگوئل روئیز در کتاب چهار میثاق، سعی کنید چیزی را به خودتان نگیرید؛ با این روش می‌توانید در میان یک جهنم روانی نیز، بهشت کوچک خودتان را داشته باشید. اگر کسی به شما فحش می‌دهد یا تحقیرتان می‌کند، این مشکل اوست نه مشکل شما؛ اگر به جای شما کسی دیگر هم بود، حتما این توهین را به او می‌کرد. پس این‌ها، مشکلات خود افراد است نه مشکل شما. این‌جوری، حال خوب شما بیشتر و بیشتر خواهد بود.

 

۷ » مدیریت واژه‌های شخصی

روی کلام‌تان تمرکز کنید؛ ببینید از چه واژه‌هایی با چه بار معنایی بیشتر و بیشتر دارید استفاده می‌کنید. کم‌کم اگر واژه‌های مورد استفاده‌تان را کشف کرده و سعی کنید که از واژه‌های مثبت استفاده کنید، در این صورت حال خوب بهتری خواهید داشت. در این صورت بدون این‌که بخواهید، حال خوب به درون شما و از طریق واژه‌هایی که دارید، تزریق خواهد شد.

 

۸ » همیشه بیشترین تلاش را بکنید

می‌دانید بیشتر وقت‌ها چرا حال آدم بد است؟ چون احساس می‌کند که تلاشی را که لازم است، انجام نداده است. پس یادتان باشد که در همه کارها و همه حالت‌ها، بیشترین تلاش‌تان را بکنید؛ چه نتیجه بدهد و چه نتیجه ندهد. در کل، به «بیشترین تلاش» عادت کنید. در این صورت دیگر خودخوری نخواهید کرد و حال خوب خواهید داشت.

 

۹ » حال خوب در سکوت زیبا

دو جور سکوت داریم؛ سکوت ناشی از خجالت و کم‌رویی و کمبود اعتماد به نفس و سکوت ناشی از رضایت از زندگی و اعتماد به نفس بالا. تا می‌توانید به سکوت نوع دوم سرگرم باشید؛ باعث می‌شود تا مثل یک دریاچه آرام، صاف و زلال شوید.

 

۱۰  » تلاش برای آرامش درونی

سعی کنید با همان‌ جدیتی که برای رشد کاری و مالی خودتان برنامه‌ریزی می‌کنید، نیمچه‌تلاشی هم برای آرامش درونی داشته باشید. در واقع باید درک کنیم چه چیزی دارد ما را ناآرام می‌کند و بعد از آن، تلاش کنیم تا این موارد را کمتر و کمتر کنیم. در واقع برای آرامش درونی که سرچشمه حال خوب است، باید جدیت و برنامه‌ریزی داشته باشیم.

۱۱  » فرار از تله کمال‌گرایی

باید راهی پیدا کنید تا از کمال‌گرایی افراطی دوری کنید. یکی از وکلا در این مورد حرف جالبی دارد؛ می‌‌گوید قانون متوسطی که خوب اجرا شود بهتر از قانون خوبی است که متوسط اجرا شده یا اصلا اجرا نشود. زیاد دنبال قهرمان‌بازی در اجرای برنامه‌های روزانه‌تان نباشید؛ یک برنامه ثابت ولی همیشگی را دنبال کنید تا از حال بد مربوط به کمال‌گرایی افراطی دوری کنید.

 

۱۲ » انتظار جبران نداشتن

یکی از سرچشمه‌های روانی حال خوب، این است که سعی کنید سوداگری در روابط اجتماعی و خانوادگی و … را کنار بگذارید. یعنی اگر کاری برای دیگران انجام می‌دهید، انتظار جبران نداشته باشید. اگر انتظار جبران داشته باشید، در این صورت نگاه‌تان بازاری و سودانگارانه خواهد بود و این، می‌تواند برای حال خوب شما ضرر داشته باشد.

 

۱۳ » خشک کردن درخت حسادت

اگر و تنها اگر بتوانید درخت حسادت را در وجودتان خشک کنید، به چنان حال خوبی خواهید رسید که به توصیف نمی‌گنجد. حسادت یعنی مدام داریم زندگی خودمان و ویگران را مقایسه می‌کنیم و همین مقایسه کردن، منبع تولید حال بد برای ما می‌شود.

۱۴ » فرار به سوی انرژی‌ها

یکی از بهترین راه‌های داشتن حال خوب، همسایگی با انرژی‌ است. اما انرژی کجاست؟ طبیعت، جایی است که بیشترین انرژی را در آن می‌توانید پیدا کنید. درخت‌ها هم از میزان سطح انرژی بالایی برخوردارند؛ با قرار گرفتند در کنار ان‌ها می‌توانید به انرژی زیادی دست پیدا کنید. چرا بی‌خیال این سطح ازا انرژی بضشویم؟

 

۱۵ » از سادگی تا حال خوب

برایان تریسی، می‌گوید هرچقدر مراحل انجام یک کار کمتر باشد، آن کار دقیق‌تر انجام می‌شود. به این می‌گوییم اصل سادگی. تا می توانید زندگی و کارتان را ساده کنید. ساده بودن و عدم پیچیدگی، می‌تواند در شما باید تولید حال خوب شود. افرادی که زیادی پیچیده‌اند و همه چیز را غیرشفاف و پیچیده می‌خواهند، غالباً دارای حال خوب زیادی نیستند.

 

۱۶ » دوست خوب، حال خوب

سعی کنید که ارتباطات خوبی داشته باشید. داشتن ارتباطات خوب، می‌تواند حساب حال خوب به شما هدیه بدهد. حتی درک بهترین زیبایی‌ها و لذت‌ها و نعمت‌های دنیا به تنهایی، چندان حال‌خوب‌کن نیست. وقت‌هایی که با بهترین دوستان خود دارید بهترین روزها را می‌گذرانید، بهترین حال خوب را هم خواهید داشت.

 

۱۷ » کتاب‌هایی برای حال خوب

به خواندن کتاب خیلی عادت کنید. مخصوصا کتاب‌‌های رمان و تخصصی حوزه خودتان و شعر و … . کتاب خواندن در کل، هم قدرت واژگان و هم نگاه شما را رشد می‌دهد و همه این‌ها، می‌تواند برای شما یک حال خوب واقعی تولید کند. چرا که نه؟

 

۱۸ » حال خوب ناشی از بهره‌وری واقعی

نقل قولی هست که می‌گوید شادی واقعی در بهره‌وری واقعی و بالاست. به تعبیر دیگر، وقتی هویت شما چنین شکل می‌گیرد که «من تولید می‌کنم پس هستم» و «من خوب کار می‌کنم پس هستم»، می‌توانید در ابتدا به بهره‌وری بالا و سپس حال خوب ناشی از آن برسید. این آیا خوب نیست؟

 

۱۹ » ورزش، راه نابودی حال بد

ورزش کردن را دست‌کم نگیرید . نگویید چون سرم شلوغ است و خسته‌ام، نمی‌توانم ورزش کنم. اتفاقا چون سرتان شلوغ است و خسته‌اید، باید بیشتر ورزش کنید تا هم اراده‌تان پرورش پیدا کند و هم حال خوب ناشی از ورزش کردن را بتوانید به دست بیاورید. اگر داخل باشگاه و بوستان و …، دوستان خوبی هم برای ورزش داشته باشید که چه بهتر؛ یعنی حال خوب مضاعف.

 

۲۰ » ما، تبدیل به چیزی می‌شویم که می‌خوریم

به شدت مراقب تغذیه‌تان باشید. آدمی، تبدیل به چیزی می‌شود که می‌خورد. اگر غذاهای خوب و سبک و مقوی و سالم بخورید، نه تنها اثرات آن را روی جسم خودتان، که حتی می‌توانید اثراتش را روی روحیه و حال خوب‌تان هم شاهد باشید. یادتان باشد ما همان چیزی هستیم که می‌خوریم.

 

۲۱ » مراقب فراوان از بدن‌تان

یادتان باشد که جسم‌تان، معبد شماست. آیا دیده‌اید که افراد معتقد، معبدشان را که جای عبادت است، کثیف و بد نگه دارند؟ شما در دل جسم خودتان، می‌توانید بهترین نعمت‌ها را به روح و روان‌تان بدهید؛ پس به شدت مراقب جسم‌تان باشید. به خوبی از آن نگهداری کنید تا حال خوبی داشته باشید.

 

۲۲ » خودشناسی، راه ورود به حال خوب

سعی کنید به حدی از خودشناسی برسید که بتوانید ده‌ها صفحه از روحیات و ویژگی‌های‌تان بنویسید. وقتی به این حد از خودشناسی برسید، به راحتی می‌توانید به حال خوب ناشی از این خودشناسی هم برسید. اما وقتی که خودتان را به خوبی نشناسید، در نتیجه نمی‌توانید دلایل حال بدتان را هم شناسایی کنید.

 

۲۳ » تنهایی حال خوب

تنهایی، می‌تواند موتور محرکه روح و روان آدمی باشد؛ البته منظورمان از آن دست تنهایی‌هایی نیست که آدم توی آن‌ها خودخوری می‌کند؛ منظورمان تنهایی‌های باشکوهی است که هر کسی دوست دارد داشته باشد و در آن‌ها به طرز غریبی احساس تنهایی هم نمی‌کند. این دست تنهایی‌ها، بمب حال خوب هستند.

 

۲۴ » کنترل بیشتر، روحیه بهتر

به شدت مراقب واکنش‌های خودتان باشید. این‌طور نباشد که تا یک صدایی شنیدید، ناخودآگاه همین‌طور واکنش نشان بدهید یا روی صحبت‌های خودتان کنترلی نداشته باشید و … . هرچقدر میزان کنترل شما بر گفتار و رفتارتان بیشتر باشد، باتری روانی شما بیشتر شارژ شده و بیشتر می‌تواند شما را درگیر با حال خوب کند.

 

۲۵ » نفس‌های عمیق

درباره تنفس عمیق چه می‌دانید؟ به نظر ما که سعی کنید هر طور شده برای تنفس عمیق، پرونده‌ای در ذهن‌تان باز کنید. تنفس عمیق، سلول‌های بدن شما را به خوبی تغذیه می‌کند؛ چرا که غذای اصلی آن‌ها اکسیژن است. از همه ظرفیت ریه‌های‌تان به این منظور استفاده کنید. حتما متوجه خواهید شد که بعد از چند نفس عمیق، چقدر روحیه شما هم بهتر شده و حال خوب خواهید داشت.